چگونه اسراییل از «دیپلماسی دیجیتال» برای نفوذ بر افکار عمومی ایران استفاده میکند؟
تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۶۳۵۹۸
«دیوید سارانگا» مدیر دفتر دیپلماسی دیجیتال وزارت امور خارجه اسراییل با نگارش مقالهای در وبگاه روزنامه «نیویورک پست» آمریکا رویکرد «دیپلماسی دیجیتال» اسراییل برای ارتباط با مردم ایران و مقابله با جمهوری اسلامی ایران را تشریح کرده است.
به گزارش عصرایران، این مقام دیپلماتیک اسراییل در مطلب خود نوشته است:
۴۵۰ میلیون، این تعداد دفعاتی است که کاربران شبکههای اجتماعی در سراسر جهان با محتوای دیجیتال فارسی زبان تولید شده توسط وزارت امور خارجه اسراییل در سال گذشته (۲۰۲۲) درگیر شدند؛ و حدس بزنید، ۹۳ درصد از این بینندگان در ایران بودند - کشوری که متعهد به محو اسراییل از روی نقشه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای بیش از یک دهه، تیم دیپلماسی دیجیتال اسراییل کانالهایی را به بیش از ۵۰ زبان حفظ کرده است که هر سال به حدود ۲ میلیارد نفر میرسد. اما به نوعی فارسی به محبوبترین زبان در میان همه تبدیل شده است - حتی بیشتر از ترکیب عبری و انگلیسی.
چگونه این اتفاق افتاد؟ به دلیل یک عامل: بر خلاف کشورهای دیگر که از نظر دیجیتال محتاطتر هستند، دیپلماتهای اسراییلی میتوانند محتوای شخصی و حرفهای را با محدودیتهای نسبتا کمی ارسال کنند. این گشودگی برای کشوری، چون ما که فناوری و نوآوری بزرگترین مزیتهای رقابتی ماست، مناسب بوده است و حوزه دیجیتال نیز از این قاعده مستثنی نیست – به خصوص در مورد برخورد با دشمنانمان.
ایالات متحده و غرب باید از تلاشهای اسراییل برای نفوذ به مخاطبان در کشورهای متخاصم بیاموزند. ایران را در نظر بگیرید. در کشوری که شبکههای سنتی و رسانههای اجتماعی به شدت سانسور شدهاند، میلیونها نفر از VPN برای دسترسی به محتوای مسدود شده توسط دولت، استفاده میکنند. برای بیش از یک دهه، اسراییل در چارچوب این محدودیتها برای ایجاد یک جامعه آنلاین از ایرانیان علاقهمند به یادگیری درباره اسراییل، جایی که رهبران ایران مدتها آن را «شیطان کوچک» نامیدهاند، کار کرده است.
جولان دیجیتالی اسراییل در ایران گواه این است که هم دولتها – و هم مردم آنها – برای شکل دادن به افکار عمومی در خارج از کشور به چیزی بیش از یک گوشی هوشمند نیاز ندارند. برای انجام این کار، دولتها قبل از هر چیز باید به زبان مخاطبان هدف خود - به معنای واقعی کلمه و استعاره - صحبت کنند.
زنی که پشت پروژه دیجیتالی ما در حسابهای فارسی توییتر و اینستاگرام اسراییل است، در نوجوانی از ایران فرار کرد و به اسراییل جایی که امروز زندگی میکند نقل مکان کرد. غذاهای ایرانی، تعطیلات و زبان فارسی برای او فقط سرگرمی نیستند، بلکه اجزای اصلی هویت او هستند و ایرانیانی که حسابهای فارسی توییتری و اینستاگرامی ما را دنبال میکنند میتوانند خود را در محتوایی که او در توییتر و اینستاگرام تولید میکند، ببینند.
هر دو حسابهای فارسی و عربی وزارت خارجه اسراییل، محتواهایی تولیدمی کنند که بر فرهنگ، موسیقی، غذا و ارزشهای مشترک تمرکز دارد. برای ایران، این به معنای پستهایی برای جشن گرفتن اعیاد ایرانی مانند نوروز در کنار محتواهایی است که برای مثال اخیرا در حمایت از اعتراضات داخلی در ایران منتشر شده است.
به نظر میرسد این رویکرد کارساز است: در اکتبر ۲۰۲۲، وزارت امور خارجه اسراییل موفق به انجام یک نظرسنجی در داخل ایران شد که نشان داد بیش از ۷۰ درصد از پاسخدهندگان ایرانی احساسات مثبتی را نسبت به دولت یهودی ابراز کردند.
قبل از آخرین اعتراضات، حساب کاربری «اسراییل به زبان فارسی» همه چیز را از فناوری اسراییل گرفته تا تاریخ یهودیان فارسی و نقض مداوم حقوق بشر در ایران را پوشش میداد. با این حال، از آغاز اعتراضات داخلی ایران در ماه سپتامبر، این حساب کاربری به پایگاهی برای انعکاس صدای معترضان ایرانی تبدیل شده است. محتواهایی که این روزها در این حساب کاربری تولید میشود بر سرکوب ها، اعدامها و تخلفات حقوق بشری حکومت ایران متمرکز است.
به نظر میرسد ایرانیهایی که تشنه اطلاعات هستند، آنچه را که ما ارایه میدهیم میخواهند: از آغاز اعتراضها، فعالیت حساب فارسی اسراییل به شدت افزایش یافته است - با افزایش دنبال کنندههای اینستاگرام از ۴۰۰ هزار نفر به ۱.۱ میلیون نفر در سال گذشته، در حالی که حساب فارسی توییتر ما هم تقریبا با یک رشد ارگانیک در سال گذشته ۱۵ درصد دنبال کننده بیشتری پیدا کرده است.
دولت اسراییل بین حکومت و مردم عادی ایران تفاوت قائل میشود. اسراییل به زبان فارسی آشکارا از رژیم ایران انتقاد میکند و در عین حال از مردم ایران در مبارزه برای آزادی حمایت میکند. در زمانی که بسیاری از ایرانیان هرگز بیش از این احساس بیصدایی نکردهاند، عملکرد ما الگوی نمونهای است که کشورهای دیگر را به پیروی فرا میخواند.
با ظهور فناوریهای جدید هوش مصنوعی مانند Chat GPT، دنیای نوپای دیپلماسی دیجیتال با نوآوری و تکرار استراتژیهای رسانههای اجتماعی رسمی کشورها به تقویت خود ادامه خواهد داد. درست است، هیچ جایگزینی برای دیپلماسی رو در رو سنتی وجود ندارد؛ اما ابزارهای دیجیتال اکنون به دولتها اجازه میدهند تا افکار عمومی را به صورت آنلاین برای سیاستهایی که میخواهند بهصورت آفلاین ترویج کنند شکل دهند - اغلب به روشهایی که حتی یک دهه پیش غیرقابل تصور بود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: اسرائیل دیپلماسی دیجیتال خارجه اسراییل کشور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۶۳۵۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش محسن هاشمی به جنجال کاظم صدیقی، پناهیان و زاکانی /هواداران تفسیر قدرت محور از اسلام ۱۰ درصد جامعه را تشکیل می دهند
به گزارش خبرآنلاین؛ محسن هاشمی رفسنجانی در روزنامه اعتماد نوشت:
در یک ماه گذشته افکارعمومی با سه چالش دوقطبی ایجاد شده از سوی مسوولان و چهرههای سیاسی مواجه شدند و به آن واکنش قابل تامل نشان دادند که ناشی از عدم اقناع بود. این سه عبارت است از: قیطریه، ازگل و گوشت تلخ.
در موضوع نخست، شهرداری تهران تصمیم گرفت در بخشی از پارک قیطریه، مسجدی احداث کند که با موج منفی اهالی منطقه، نخبگان و افکار عمومی مواجه شد و کارزاری با حدود دویست هزار امضا تاکنون برای جلوگیری از آن توسط شهروندان آماده شده است.
ساخت مسجد در تهران امری طبیعی است به خصوص در دو دهه اخیر، صدها مسجد در تهران ساخته شده و تاکنون کسی با آنها مخالفت نکرده است، پس دلایل این واکنش افکار عمومی چیست؟
نخستین دلیل، انتظار از مدیریت شهری برای رسیدگی به اولویتهای شهروندان است، زمانی که ناوگان حملونقل عمومی تهران، به شدت با کمبود و فرسودگی مواجه است، سنگینی بار ترافیک کمر تهرانیها را شکسته، آلودگی هوا از بزرگترین عوامل مرگومیر در تهران به شمار میآید و اینها همه از وظایف بر زمین مانده مدیریت شهری است، چه اصراری بر ورود به ساخت مسجد در زمینی که گویا واقف آن اجازه نداده و در منطقهای برخوردار که گویا با وصیت خیر مسجدساز نیز سازگار نیست؟ و در محوطهای که گویا درختان با بن بالا وجود دارد؟!
دلیل دوم، خدشهدار شدن اعتماد عمومی به مدیریت بهینه است، بعضا دیده شده که با سوءاستفاده از تشکلهای عامالمنفعه یا خیریه، ساخت مساجد و حسینیهها، مراسم مذهبی و القاب معصومین تخلفات و رانتخواری انجام میشود و طبیعتا ذهنیت عمومی به استفاده دستگاههای حاکمیتی از این عناوین حساسیت پیدا کرده است.
دلیل سوم، کاهش حضور و تقاضای متدینین برای عبادات واجب در مساجد است. نسل جوان با دینزدگی دستوپنجه نرم میکند و طبق نظرسنجیها، آمار حضور جوانان و نوجوانان و حتی میانسالان در مساجد کاهشی است هر چند در مراسمهای جنبی و هیاتها افزایشی است. در حالی که در شرایط فعلی همین پارک نمازخانه مناسب و البته بی رونقی دارد، باید نسل اهل مسجد بسازیم نه صرفا ساختمان مسجد .
در موضوع دوم، انتقال زمین حوزه علمیه ازگل به یکی از ائمه جمعه موقت تهران که اتفاقا بعد از رحلت آیتالله هاشمیرفسنجانی و به صورتی به جای ایشان منصوب شدند، مورد توجه و اعتراض افکار عمومی قرار گرفت، اینکه زمینی که برای استفاده عمومی وقف شده و بخشی از اراضی شهرداری، برای ساخت حوزه علمیه در منطقه ای برخوردار واگذار شود، جای بررسی و تأمل دارد.
انتقال زمین به موسسهای خصوصی و خانوادگی نیز موجب اعتراض شهروندان شد، به خصوص که سوءتفاهمات برطرف نشد، چرا که ابتدا موضوع تکذیب و ادعای جعل امضا شد و سپس حضور و اثر انگشت و امضا پذیرفته شد، اما بعد افکارعمومی، رسانهها وخبرنگاران متهم شدند!
شهید مطهری در دهه چهل در مقالات و سخنرانیهای خود با موضوع سازمان روحانیت، نسبت به خطرات و پیامدهای دولتی شدن حوزههای علمیه و وابستگی آنها به حکومت، در کنار شهید بهشتی هشدار داده بودند و در دوره فعلی نیز اکثر مراجع زنده و در گذشته نظیر آیات صافیگلپایگانی، شبیریزنجانی، وحید خراسانی، علویبروجردی و... با رویکرد دولتی شدن حوزههای علمیه مخالف هستند که در مورد صرف بودجه عمومی کشور در حوزههاست، چه رسد به سوءاستفاده احتمالی از بیتالمال با نام مراکز دینی.
این رویکرد دقیقا ستون فقرات نهاد روحانیت در جامعه که استقلال و سلامت حوزه و مراکز دینی است را هدف قرار میدهد و به چالش کاهش مرجعیت اجتماعی نهاد روحانیت دامن میزند، بنابراین واکنش گسترده افکار عمومی نه فقط به تخلف در این موضوع، بلکه به رانتخواری احتمالی گذشته از بیتالمال به نام دین و حوزه باز میگشت.
در موضوع سوم، اظهارات یک منبری سیاسی دیگر در شبهای قدر در صداوسیما، موجب واکنش گسترده متدینین و افکار عمومی شد، این چهره رسول اکرم و امیرمومنان علیهما السلام را با صفت تلخ گوشت توصیف کرده بود و توضیحات مکرر وی نیز از تغییر نظر وی حکایت نمیکرد.
پیامبری متهم شد که به فرمان وحی، هدایایی برای نرمی دل مشرکان به عنوان مولفه قلوبهم، برای جذب آنان به اسلام میداد و با مومنین و اصحاب خود نیز با نهایت مهر و مدارا رفتار میکرد.
اصولا اظهاراتی از این طرز تفکر را می توان در قالب گفتمان اسلام قدرت محور توصیف کرد، در برابر اسلام قدرت محور، اسلام اخلاق محور قرار دارد که اخلاق را مهمتر از قدرت و حتی به عنوان هدف بعثت پیامبر میداند.
نقش مردم در اسلام قدرت محور با اسلام اخلاق محور متفاوت است، در اسلام اخلاق محور، نظر برای مردم ملاک است، تحمیل و اجباری در دین نیست، نظر مردم در سرنوشت جامعه تعیینکننده است، اما در اسلام قدرت محور، نظر و برداشت و فتوای حاکم سرنوشت را تعیین میکند و مردم به جای حق انتخاب، تکلیف اطاعت دارند.
به نظر میرسد این دوگرایش، پایگاههای جدی در جامعه دارند، انتخابات گذشته که هواداران تفسیر قدرت محور از اسلام در تهران ۶ درصد واجدین شرایط و در کشور شاید ۱۰ درصد جامعه را تشکیل دادند، نشان میدهد این برداشت افراطی از اسلام، چگونه پایگاه اجتماعی انقلاب که در دهههای گذشته بالاتر از دوسوم جامعه را تشکیل میداد، کوچک کرده و بزرگترین تهدید برای آینده انقلاب است، حتی تهدیدی بزرگتر از اسراییل.
۲۷۳۰۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1895718